اگر پای متولیان صنعت و معدن و تجارت گیلان بنشینی گیلان جزو ده استان برتر صنعتی کشور است ولی اینها همش شامورتی بازی است .درستش اینست که
ظرفیت های صنعتی گیلان کم نظیر است اما فقط حدود شصت هزار نفر در واحدهای صنعتی استان مشغول به کارند .البته مدیران استانی تا هشتاد هزار نفر هم مدعی اند ولی چرخ صنعت گیلان چنان در گل فرو رفته که آمار سازی ها نمیتواند جلوی واقعیات جلوی چشم مردم را بگیرد .
مردم به عینه میبینند که فرزندانشان بیکارند و آواره سایر استانها برای لقمه نانی . مسولان مدعی اند که بیش از سه هزار و صد واحد صنعتی و سی و پنج شهرک صنعتی در استان فعال است ولی من به جرات میگویم که متولیان مدیریت ادارک و آمارسازی میکنند .
ما که زورمان نمی رسد ولی یکی پیدا بشود و به متولیان صنعتی استان بگوید که این آمارهایی که میدهند را به یک نماینده و یا ان جی او مستقل نشان دهید !
متولیان صنعتی استان در حالی مدعی توسعه صنعتی اند که نوسانات بازار و برهم خوردن معادلات اقتصادی اندک واحد های تولیدی فعال را هم تحت تاثیر منفی خود گزارده است . سرمایه گزاران و تولیدکنندگان گرفتار نزول خواران و یااز نزول خواران بدتر(بانکها) شده اند . تامین اجتماعی هم خود بحرانی برای تولیدکنندگان شده است .
سنگ اندازی های محیط زیست واز همه مهم تر باج گیری مقامات محلی از تولیدکنندگان وسرمایه گزاران هم مزید بر علت شده است .
خلاصه اینکه هر آنچه که از مصادیق حکمرانی بد در حوزه صنعت به شمار میرود یکجا جمع شده است .
من بیش از نیمی از عمر خدمتی ام را در وزارت صنعت و معدن و تجارت گزارنده ام و متناسب با مشاغلی که داشته ام دراستانهای مختلف کشور و حتی در کشورها منطقه , پیگیر مقوله صنعت و تجارت بوده ام .
وضعیت فعلی صنعت گیلان را یک گنجشک رنگ شده میبینم که بجای قناری در افکار عمومی مطرح میکنند. رنگی رنگی خوشکل خوشکل . البته مردم و افکار عمومی این مدل فانتزی از توسعه صنعتی را باور نمیکنند ولی این نسخه ادراکی و روانی برای برخی مسولان بیخبر کاربرد دارد
ادامه دارد