پیر شدن مدیران نسل اول انقلاب , کشور را در شرایطی قرار داده است که نیازمند پوست اندازی در حوزه مدیریت میانی و کلان کشوراست. این پوست اندازی با حاشیه های فراوانی روبه رو شده است .برخی از مدیران مادامالعمر کنونی , همچنان بر مناصب چسبیده و جوانگرایی مدیریت کشور را مدیر شدن فرزندان و وابستگان خود تعریف کرده اند . "ژن خوب" مفهوم تازه ای است که جامعه و افکار عمومی به مدد فضای مجازی در کنار مفهوم آقازادگی و رانت خواری در این باره خلق کرده است. واز مهمترین سر فصل های جدید در جامعه شناسی سیاسی ایران است. ژن خوب اشاره ای به این موضوع دارد که مقامات سیاسی و حکومتی از قدرت برای انتفاع شخصی و خصوصاً به دست آوردن پست و مقام برای فرزندان و نزدیکانشان سو استفاده می کنند .
انتشار مصاحبه ای از فرزند محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس منجر به ورود کلمه و عبارتی جدید به ادبیات سیاسی در خصوص پارتی بازی شد و توجه رسانه ها به مشاغل آقازاده ها را برانگیخت . وی در این مصاحبه می گوید که پله های ترقی را نه به خاطر رانت و امتیازهای ویژه بلکه به دلیل “ژن برتر”اش کسب کرده است.
نگارنده با مطالعه نظرات کاربران مختلف در شبکه های اجتماعی و پرسش در کلاس های دروس مختلف از تعداد کثیری از دانشجویان , بدین نتیجه رسیده است که , ادراک مردم با آنچه پسر آقای عارف متصوراست, کاملا متفاوت است و اصولا مردم از طیف های مختلف فکری , نمی توانند ادعا های پسر آقای عارف را بپذیرند .
افکار عمومی و مردم بدین نتیجه رسیده و یا حد اقل این تصور را دارند که , امتیازات درون جامعه براساس قانون و عرف تقسیمبندی نمیشود و نظام شایستهسالاری در جامعه طبق روابط و وابستگی به افراد صورت میگیرد، یعنی فرد یا افرادی که روابط سببی و نسبی با برخی از مسولان دارند ، در مناصب بالا مینشینند و اشخاص تحصیلکرده و حتی نخبه از هیچ امتیازی برخوردار نیستند. به عبارتی, رفاه، شغل، امتیازات اجتماعی , براساس روابط و وابستگی تقسیم می شود, نه شایسته سالاری و لیاقت. البته مردم چاپلوسی و ریاکاری وبرخی از گزاره های ایدیولوژیک را نیز جزو شاخصه های این مسیر متصورند .
اختصاص امتیازات ویژه برای نزدیکان مسولان(ژن های خوب) و توزیع نامناسب فرصتها, در جامعهای که فقر و شکاف طبقاتی برای مردم ملموس است و اخبار ارقام نجومی اختلاس، حقوق های نجومی دولتمردان و واگذاری املاک نجومی و رانتخواری و فساد آقازادگان و پدرانشان ، اعضای جامعه را دچار حس سرخوردگی , حسرت و خسران و محرومیت نسبی, می کند. اینها در حالی است که , مردم برای کسب نظم موجود, هزینه های گزاف اجتماعی و سیاسی و حیثیتی و جانی هم پرداخت نموده باشند .
نگارنده تا کنون به خبری بر نخورده است که دادستان شهر و استان و یا دادستان کل کشور به موضوع ژن های خوب که برای افکار عمومی حایز اهمیت است و بصورت کاملا روشن و آشکار در نقض عدالت و سواستفاده از جایگاه قدرت و اصولا عملی مجرمانه است ورود کرده باشد و برای جامعه نیز این فرایند دخالت دربرهم زدن رفتارهای مجرمانه را تشریح نموده باشد . من تا کنون به این گزاره بر نخورده ام که دستگاه قضایی هیچ مقام عالی رتبه اعم از مذهبی و سیاسی را در این خصوص بازخواست وتوبیخ نموده و به جامعه معرفی کرده باشد .
آنچه از موضوع ژن های خوب ورفتارهای متبخترانه آقازادهها به جامعه ساطع و صادر می شود بحران بی اعتمادی سیاسی اقشار مختلف جامعه به حاکمیت و کاهش سرمایه های اجتماعی است . انباشت سرخوردگی و کینه و خشم توده های مردم که عمیقا و از ته جان احساس می کنند که خودشان و یا فرزندانشان در این کشور، بعد از ژنهای خوب، جنس درجه دوم و سوم هستند, در رفتارها و اعتراضات اجتماعی و سیاسی مردم مشهود است . بی توجهی به این پدیده مهم میتواند تبعات ناگواری برای کشور به دنبال داشته باشد و حاکمیت اگر برای ژن های خوب , فکری نکند یقینا دچار خسران خواهد شد .
محمد پور خوش سعادت
@foumani_ir