جنگ انرژی باکو و تنگنای ژئوپلیتیکی ایران
جنگ انرژی باکو و تنگنای ژئوپلیتیکی ایران
محمد پور خوش سعادت
پس از پایان جنگ ۱۲روزه , شاهد سه اقدام هدفمند اقتصادی ـ امنیتی از سوی دولت آذربایجان بودهایم:
۱. ورود رسمی به پروژه میدان گازی «تامار» اسرائیل
سرمایهگذاری ۱.۲۵ میلیارد دلاری شرکت انرژی آذربایجان (SOCAR) در میدان گازی تامار، به معنای شراکت رسمی با اسرائیل در یکی از خطوط استراتژیک انتقال انرژی به اروپا است. این سرمایهگذاری صرفاً یک اقدام اقتصادی نیست، بلکه نوعی مشارکت ژئوپلیتیکی در مهار محور مقاومت و حمایت از زیرساختهای انرژی رژیم صهیونیستی تلقی میشود.
برای ایران، این اقدام حامل دو پیام روشن است: نخست، نزدیکتر شدن باکو به سیاستهای منطقهای تلآویو، و دوم، بهرهگیری از درآمدهای انرژی برای تقویت محورهای ژئوپلیتیک ضدایرانی.
۲. صدور گاز به اوکراین از مسیر ترانسبالکان
در شرایطی که جنگ اوکراین به یک بحران تمامعیار انرژی در اروپا تبدیل شده، باکو توانسته است از مسیر ترانزیت ترانسبالکان، نخستین محموله گاز خود را به کییف برساند. این اقدام عملاً در هماهنگی با استراتژی انرژی ناتو و اتحادیه اروپا برای کاهش وابستگی به گاز روسیه انجام شده است.
این مسئله بیش از آنکه یک تحول تجاری باشد، حامل پیام ژئوپلیتیکی روشنی برای مسکو و تهران است: باکو، شریک غرب در مهار منابع انرژی اوراسیاست
۳. صادرات گاز به سوریه برای تأمین نیروگاه ۱۲۰۰ مگاواتی
شاید در نگاه اول، این اقدام حرکتی انساندوستانه یا در راستای بازسازی سوریه تلقی شود. اما واقعیت آن است که ورود باکو به زیرساخت انرژی سوریه، گامی بلند در راستای حضور ژئوپلیتیکی در یکی از مناطق کلیدی نفوذ محور مقاومت و همپیمان سابق روسیه است.
این حضور میتواند مقدمهای باشد برای پروژههای بلندمدت در حوزه انرژی، بازسازی و حتی نفوذ اطلاعاتی ـ امنیتی در ساختار سوریه.
در کنار این سه تحول کلیدی، نباید از پروژه موسوم به کریدور زنگزورغافل شد؛ مسیری که باکو، آنکارا و تلآویو درصدد تحمیل آن به ارمنستان هستند و برخی بازیگران داخلی نیز بهاشتباه از آن بهعنوان فرصت ترانزیتی یاد میکنند.
در صورتی که این کریدور بدون نظارت و مشارکت ایران شکل بگیرد، با پیامدهای زیر مواجه خواهیم بود:
- حذف ایران از بخشی از ترانزیت قفقاز جنوبی
- ایجاد اتصال زمینی ناتو به خزر و آسیای مرکزی
- افزایش فشار بر ارمنستان و محدودسازی عمق استراتژیک ایران
- تقویت نقش اسرائیل در قفقاز از طریق همپیمانی با باکو و آنکارا
در شرایطی که جنگ انرژی به این سطح از پیچیدگی رسیده، سکوت یا ابهام در موضعگیری دیپلماتیک و رسانهای، نه تنها منفعتی ندارد بلکه فضا را برای تحکیم ائتلاف ضدایرانی باز میگذارد.
بر این باورم که سیاستگذاری انرژی و دیپلماسی اقتصادی ما باید دستخوش تحولاتی جدی شود تحولات اخیر در حوزه انرژی، اثبات میکند که قفقاز جنوبی نهتنها میدان نزاع قومیتی یا نظامی، بلکه جغرافیای جدید جنگ انرژی و ژئوپلیتیک است. سکوت، تأخیر یا خوشباوری، در این میدان پرهزینه است