ترکیه و بازی چندلایه در قبال ایران
ترکیه و بازی چندلایه در قبال ایران
محمد پور خوش سعادت
مسدودسازی داراییهای ۱۸ نهاد و شرکت ایرانی از سوی دولت ترکیه را میتوان یکی از روشنترین نشانههای رفتار متناقض آنکارا در قبال تهران دانست. این اقدام نه صرفاً در چارچوب فشارهای ایالات متحده بر متحدان منطقهای خود، بلکه در بستر تحولات ژئوپلیتیکی بزرگتر و اهداف راهبردی ترکیه معنا پیدا میکند. ترکیه طی سالهای گذشته یکی از مهمترین واردکنندگان گاز ایران و شریک نسبی در حوزه انرژی بود. با این حال، تبعیت بیکموکاست آنکارا از تحریمهای آمریکا، موقعیت این کشور را از یک شریک اقتصادی به کنشگر فشار تغییر داده است. این چرخش در شرایطی رخ میدهد که روسیه با وجود تحریمهای غرب، اجرای بخشهایی از قرارداد راهبردی خود با ایران را آغاز کرده و بهنوعی بر نزدیکی سیاسی ـ اقتصادی با تهران تأکید دارد. مقایسه این دو رویکرد نشان میدهد که آنکارا برخلاف ظاهر دوستانه، در عمل به بخشی از سازوکار محدودسازی ایران بدل شده است. سیاست خارجی ترکیه در دوران اردوغان را نمیتوان صرفاً در قالب همسویی تاکتیکی با غرب توضیح داد. هدف اصلی آنکارا تثبیت موقعیت منطقهای و گسترش حوزه نفوذ به آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی است. پیوند راهبردی با جمهوری آذربایجان و تقویت گفتمان پانترکیسم در این چارچوب معنا پیدا میکند. در این نگاه، ایران نه تنها رقیب ژئوپلیتیکی بلکه مانعی بر سر اتصال مستقیم ترکیه ـ آذربایجان به آسیای مرکزی و حتی خلیج فارس تلقی میشود. تجربه جنگ دوم قرهباغ بهخوبی نشان داد که این راهبرد تا چه اندازه به عمل نزدیک شده است. اقدام اخیر ترکیه همزمان با نزدیک شدن پایان قرارداد ۲۵ ساله صادرات گاز ایران به این کشور (آذر ۱۴۰۵) رخ داده است. آنکارا با پیشنهاد تمدید کوتاهمدت قرارداد (۵ ساله) در پی آن است که دست خود را برای مانور در مذاکرات باز نگه دارد و فشارهای سیاسی را با کارت انرژی ترکیب کند. در چنین شرایطی، ایران هرچند نیازمند حفظ بازار ترکیه است، اما تن دادن به توافقهای کوتاهمدت آسیبپذیری کشور را در برابر بازیهای فرصتطلبانه آنکارا افزایش خواهد داد. نکته مهم دیگر، بهرهگیری ترکیه و جمهوری آذربایجان از شکافهای هویتی داخل ایران است. گروههای پانترک فعال در داخل کشور، آگاهانه یا ناآگاهانه، با تضعیف گفتمان امنیت ملی و بازتولید روایتهای قومگرایانه، بستر ذهنی و اجتماعی لازم برای نفوذ خارجی را فراهم میکنند. تجربه سالهای اخیر نشان داده که بازیگران منطقهای هیچ تردیدی در استفاده از این فرصتها برای اعمال فشار بر تهران ندارند. ایران در قبال ترکیه ناگزیر از اتخاذ رویکردی دوگانه است: از یک سو، باید از طریق دیپلماسی فعال، بهویژه در حوزه انرژی، برای دستیابی به توافقهای بلندمدت تلاش کند تا منافع ملی کشور از ثبات بیشتری برخوردار شود. از سوی دیگر، ضروری است که انسجام داخلی تقویت شود و با جریانهایی که به نحوی در خدمت راهبردهای پانترکی عمل میکنند، برخوردی آگاهانه و هوشمندانه صورت گیرد. ترکیه امروز دیگر صرفاً یک همسایه مسلمان با ادعای برادری اسلامی نیست؛ بلکه رقیبی فرصتطلب است که منافع ایران را بهسادگی قربانی اهداف ژئوپلیتیکی و نئوعثمانیگرایانه خود میسازد. از این رو، نگاه واقعگرایانه و چندلایه به سیاستهای آنکارا پیششرط طراحی هرگونه راهبرد ملی در قبال این کشور است. تنها در پرتو چنین نگاهی میتوان ضمن حفظ منافع ایران، از تضعیف موقعیت ژئوپلیتیکی و امنیت ملی کشور جلوگیری کرد. http://foumani.ir/post/146 https://eitaa.com/foumani