فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

بسم رب الحسین (ع)
ما تدری نفس ماذاتکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت
محمد پور خوش سعادت هستم .
در اینجا مقالات و دغدغه هایم را منتشر می کنم


تصفیه‌خانه انزلی و چرخه معیوب مدیریت، بودجه و نظارت

محمد پور خوش سعادت

براساس داده‌های رسمی، تا امروز حدود ۵۷۰ میلیارد تومان برای پروژه‌های تصفیه فاضلاب شهرهای حاشیه تالاب، از جمله انزلی، رشت، فومن و صومعه‌سرا هزینه شده است. اما این رقم در برابر برآورد واقعی مورد نیاز برای تکمیل پروژه، تنها قطره‌ای در اقیانوس است.

مدیرعامل آب و فاضلاب گیلان اخیراً اعلام کرده است که تکمیل کل طرح‌های فاضلاب استان به بیش از ۲۲ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد؛ درحالی‌که کل بودجه سالانه آبفای استان، حدود ۵۰۰ میلیارد تومان است. استاندار گیلان نیز در مصاحبه‌ای رقم مورد نیاز برای حل مشکل فاضلاب رشت و انزلی را حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده است.

در مورد خاص تصفیه‌خانه شرق انزلی، که بیش از چهار سال است متوقف مانده، گزارش‌ها از نیاز به بیش از دو هزار میلیارد تومان اعتبار جدید حکایت دارند. بخشی از اختلافات حقوقی میان پیمانکار و شرکت آبفا نیز بر سر همین تأخیرها، تعدیل‌ها و کمبود تخصیص‌هاست؛ اختلافی که عملاً پروژه را به بن‌بست کشانده است.

این ارقام تنها یک معنا دارند: تخصیص ناکافی و تأخیرهای مکرر در بودجه، حلقه نخست زنجیره شکست مدیریتی در پروژه‌های زیست‌محیطی کشور است.

پروژه تصفیه‌خانه انزلی، از همان ابتدا گرفتار قراردادهای غیرمنعطف و مدیریت ناکارآمد پیمانکاری شد. پیمانکاران با تغییرات شدید اقتصادی، تورم مصالح و تأخیر در پرداخت‌ها مواجه شدند و بخشی از آنان خواستار تعدیل یا فسخ قرارداد شدند. در برخی موارد، آبفا و پیمانکاران حتی کار را به مراجع قضایی کشاندند؛ فرآیندی که عملاً چند سال از عمر پروژه را بلعید.

از سوی دیگر، ضعف نظارتی مشهود است. هیچ گزارش شفاف و عمومی از پیشرفت فیزیکی پروژه، هزینه‌کرد دقیق منابع یا وضعیت واقعی خطوط انتقال منتشر نشده است. نهادهای استانی و ملی، معمولاً به ارائه آمار کلی و وعده‌های تکراری بسنده می‌کنند. در نتیجه، نظارت عمومی و پاسخ‌گویی واقعی تقریباً حذف شده استت

پروژه تصفیه فاضلاب، ذیل چندین نهاد و دستگاه اجرایی تعریف شده است: وزارت نیرو، شرکت آبفا، سازمان محیط زیست، شهرداری‌ها و استانداری. اما هیچ‌یک از این نهادها، مرکز ثقل تصمیم‌گیری و اجرا محسوب نمی‌شوند.

نبود ساختار مدیریتی یکپارچه باعث شده است که بخش‌هایی از پروژه (مانند خطوط انتقال) اجرا شود، اما فاز تصفیه یا پمپاژ معطل بماند. در نتیجه، بخش‌هایی از شبکه بدون خروجی به تصفیه‌خانه، خود به منبع آلودگی تبدیل شده‌اند.

برآوردها نشان می‌دهد روزانه بیش از ۳۸۰ هزار مترمکعب فاضلاب شهری وارد تالاب انزلی می‌شود. بخشی از این فاضلاب، صنعتی و بیمارستانی است و حاوی ترکیبات شیمیایی و فلزات سنگین.

ورود مداوم این حجم از فاضلاب باعث کاهش اکسیژن محلول در آب، افزایش رسوبات آلی و مرگ تدریجی حیات آبزیان شده است. عمق تالاب در بسیاری نقاط به کمتر از نیم متر رسیده و پوشش گیاهی آن با سرعت نگران‌کننده‌ای در حال تغییر است.

این فاجعه، محدود به طبیعت نیست. آب‌های آلوده، خاک و محصولات کشاورزی پیرامون تالاب را نیز در معرض آلودگی میکروبی و شیمیایی قرار داده‌اند. متخصصان محیط زیست هشدار داده‌اند که تداوم این وضعیت، با افزایش بیماری‌های گوارشی و حتی موارد سرطان در نواحی پیرامونی همراه خواهد بود   پدیده‌ای که برخی از کارشناسان محلی از آن با تعبیر  سونامی خاموش سلامت  یاد می‌کنند.

در سطح اقتصادی نیز خسارت سنگین است:

از نابودی ماهیان و پرندگان مهاجر گرفته تا کاهش جذابیت گردشگری و افت سرمایه اجتماعی منطقه. تالاب انزلی که زمانی میراث طبیعی بین‌المللی بود، اکنون به تدریج به مخزن فاضلاب شمال کشور بدل می‌شود.

اگر بخواهیم از منظر مدیریت پروژه و حکمرانی عمومی به مسئله بنگریم، بحران فاضلاب انزلی محصول سه ضعف ساختاری است:

          1.      سیاست‌گذاری بدون تأمین مالی پایدار

          •       پروژه‌های زیست‌محیطی بلندمدت نیازمند منابع مطمئن و چندمنبعی‌اند (بودجه ملی، اوراق مشارکت، سرمایه‌گذاری بخش خصوصی). در انزلی، بودجه‌ها نه‌تنها ناکافی بلکه ناپیوسته و متزلزل بوده‌اند.

          2.      نظارت ناقص و غیرفعال

          •       فقدان گزارش‌های عمومی و حسابرسی مستمر،

فضا را برای تأخیر، تعدیل، و بی‌انگیزگی پیمانکاران باز گذاشته است.

          3.      چندپارگی نهادی و بی‌مسئولیتی مشترک

          •       هیچ نهاد واحدی مسئول مستقیم سرانجام پروژه نیست. هر دستگاه، بخش خود را انجام داده و دیگری را مقصر می‌داند. نتیجه آن، همان چیزی است که امروز می‌بینیم: پروژه‌ای که سال‌هاست متوقف مانده، بدون آنکه کسی پاسخگو باشد.

راهکارها: چگونه از چرخه شکست بیرون بیاییم؟

اگر قرار است پروژه تصفیه‌خانه انزلی از مرگ مدیریتی نجات یابد، لازم است چند اصلاح اساسی صورت گیرد:

          1.      بازنگری واقعی در برآورد مالی و زمان‌بندی

همه برآوردها باید بر اساس نرخ امروز تورم و فناوری انجام شود، نه داده‌های قدیمی طرح اولیه.

          2.      قراردادهای مبتنی بر عملکرد و ضمانت اجرا برای پیمانکاران

پرداخت‌ها باید بر مبنای پیشرفت واقعی و تحویل مرحله‌ای انجام گیرد.

          3.      ایجاد نهاد نظارتی مستقل و عمومی

نظارتی متشکل از کارشناسان دانشگاهی، نمایندگان محیط زیست و رسانه‌ها که گزارش‌های دوره‌ای منتشر کنند.

          4.      مدیریت یکپارچه بین‌بخشی

تشکیل ستاد یکپارچه مدیریت فاضلاب و تالاب انزلی با اختیارات فرابخشی برای هماهنگی نهادهای درگیر.

          5.      تقسیم پروژه به فازهای اجرایی کوچک‌تر اما کامل‌تر

هر فاز باید منابع مالی خود را از پیش تضمین کند تا در نیمه راه متوقف نشود.

          6.      درگیر کردن جامعه مدنی و رسانه‌ها

شفافیت عمومی، بهترین ضامن پیشرفت پروژه است. مردم انزلی باید بدانند چه مقدار هزینه شده و چه بخش‌هایی انجام نشده

در حالی که تالاب هر روز کوچک‌تر، کم‌عمق‌تر و آلوده‌تر می‌شود، پروژه‌ای که قرار بود نجاتش دهد در پیچ‌وخم بودجه، مناقصه، پیمانکار و اختلافات اداری گم شده است.اگر همین مسیر ادامه یابد، انزلی نه‌تنها یک تالاب را از دست می‌دهد، بلکه اعتماد عمومی به کارآمدی نظام مدیریت  نیز بیش از پیش آسیب خواهد دید.تالاب‌ها را با پول می‌توان نجات داد، اما اعتماد اجتماعی و سرمایه طبیعی را فقط با شفافیت، پاسخ‌گویی و اصلاح ساختار مدیریتی.

 

  http://foumani.ir/post/148  

https://eitaa.com/foumani

۰۴/۰۸/۰۳
محمد پور خوش سعادت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">