گیلان در بودجه ۱۴۰۵
محمد پور خوش سعادت
تحلیلی بر پیوست شماره یک لایحه بودجه بر اساس جداول (۹)، (۱۰-ج) و (۱۰-د) این یادداشت صرفاً یک نقد سیاسی یا بیان گلایه منطقهای نیست؛ بلکه بازخوانی دقیق اعداد، ردیفها و واژگان فنی بودجهای است که سرنوشت یکسالِ زیرساختها، محیطزیست و ظرفیتهای توسعهای شمال کشور را رقم میزنند.
، که با حذف چهار صفر از پول ملی تدوین شده، در بخش اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای تصویری کلان از تخصیص منابع عمرانی ارائه میدهد.
جدول (۱) این پیوست نشاندهنده مجموع اعتبارات عمومی حدود ۶ میلیون میلیارد ریال (قدیمی: ۶۰۰۰ تریلیون ریال) است، که بخش قابل توجهی به اعتبارات استانی (جدول ۱۰-ج) و اعتبارات ملی انتقالی به استانها (جدول ۱۰-د) اختصاص دارد.
اما برای استان گیلان، این اعداد نه تنها جهش توسعهای ایجاد نمیکنند، بلکه تداوم یک توسعه نامتوازن ساختاری را تأیید میکنند. گیلان، استانی با موقعیت راهبردی در کریدور بینالمللی شمال-جنوب، میزبان میلیونها گردشگر سالانه، و دارای اکوسیستم حساس دریای خزر و تالاب انزلی، در طبقهبندی بودجهریزی به عنوان استان برخوردار قرار گرفته و از ردیفهای حمایتی مناطق کمتر توسعهیافته (مانند اعتبارات موضوع قانون استفاده متوازن از امکانات کشور) محروم مانده است.
۱. عقبماندگی بودجهای در سایه شاخصهای کاذب برخوردار بودن بر اساس استخراج از جدول (۹) پیوست شماره یک (اعتبارات استانی موضوع جدول ۱۰-ج ماده واحده)، سهم گیلان از اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانی در محدوده میانی کشور قرار دارد رقمی که با توجه به جمعیت شناور (گردشگران) و بار ملی محیطزیستی، ناکافی است.
این در حالی است که استانهای محرومتر (مانند سیستان و بلوچستان یا خوزستان) از ردیفهای متفرقه و حمایتی ویژه بهره بیشتری میبرند.
مقایسه با استان همجوار مازندران در جداول (۱۰-ج) و (۱۰-د) نشاندهنده شکاف در اعتبارات انتقالی ملی (مانند طرحهای دانشگاههای علوم پزشکی و زیرساختهای درمانی) است. گیلان با پیری جمعیت و فرسودگی زیرساختهای سلامت، در وضعیت نگهداشت جاری باقی مانده و هیچ ردیف جهشی برای جبران عقبماندگی تاریخی دریافت نکرده.
این تخصیص، مغایر با اصول آمایش سرزمینی است که گیلان را به عنوان قطب گردشگری، کشاورزی و لجستیک شمال کشور تعریف میکند، اما بودجه آن را به سطح یک استان معمولی تنزل داده.
۲. هزینههای ملی با بودجه محلی: تراژدی گردشگری بدون ردیف اختصاصی گیلان سالانه میزبان بیش از ۳۰ میلیون نفر-شب اقامت گردشگر است، اما در پیوست شماره یک، هیچ ردیف مستقلی برای جبران هزینههای ناشی از جمعیت شناور (فشار بر شبکه فاضلاب، پسماند، حملونقل و محیطزیست) پیشبینی نشده. پروژههایی مانند تأسیسات فاضلاب بندرانزلی با تخصیص قطرهچکانی و سال خاتمه بلندمدت (تا ۱۴۱۰ یا بیشتر) در جداول درج شدهاند.
این رویکرد، هزینههای ملی (تخریب شریانهای حملونقل و بحران پسماند) را به بودجه استانی تحمیل میکند، در حالی که درآمدهای گردشگری عمدتاً به خزانه مرکزی واریز میشود. نتیجه: توسعه نامتوازن، جایی که گیلان “میزبانی” میکند اما از مزایای آن بیبهره میماند.
۳. غیاب ردیف مستقل برای احیای تالاب انزلی: فاجعه زیستمحیطی در بودجه عمومی تالاب انزلی، با جایگاه بینالمللی و ملی، در جداول بودجه ۱۴۰۵ فاقد ردیف مستقل است. اعتبارات محیطزیستی استان ذیل برنامههای عمومی “حفاظت و احیا زیستبومها” قرار گرفته برنامههایی با ماهیت نگهداشت جاری، نه مداخله جهشی. بدتر آنکه در جدول (۶) (طرحهای متوقف یا اولویت پایین)، طرحهای مرتبط با مدیریت حوضه آبریز (شبکههای آبیاری، زهکشی و سد شفارود) با تخصیص حداقلی یا توقف مواجهاند. این در حالی است که فروپاشی تالاب انزلی تهدیدی ملی برای دریای خزر است، اما بودجه ۱۴۰۵ آن را به عنوان مسئله “محلی” تلقی کرده.
۴. کریدور شمال-جنوب روی کاغذ، درجا زدن در واقعیت ادبیات رسمی کریدور شمال-جنوب را کلیدواژه توسعه لجستیکی میداند، اما در جداول تملک داراییهای دستگاهی (جدول ۴ و ۳)، هیچ ابرپروژه پیشران بندری یا ریلی با ردیف جهشساز برای گیلان دیده نمیشود. طرحهای حملونقل استان (مانند کمربندی امامزاده هاشم-خمام یا بهسازی رضوانشهر-خلخال) با ارقام ناچیز، عملاً صرف نگهداشت کارگاه میشوند نه اتمام. این عقبماندگی زیرساختی، گیلان را از تبدیل به هاب صادراتی شمال محروم نگه داشته و مغایر با سند آمایش سرزمینی استان است که اقتصاد دریامحور و ترانزیت را اولویت میداند.
۵. صدای ضعیف در فرآیند بودجهریزی: چرا گیلان “زور” ندارد؟ ارقام پیوست شماره یک پیام روشنی دارند: مطالبات گیلان در مرحله تدوین لایحه به اندازه کافی چانهزنی نشده. مجمع نمایندگان استان باید پاسخگو باشند: • چرا گیلان از ردیفهای خاص استانهای راهبردی (مرزی یا ترانزیتی) سهم نبرده؟ • چرا شکاف در اعتبارات ملی انتقالی (جدول ۱۰-د) با استانهای مشابه پذیرفته شده؟ • سکوت مقابل طرحهای متوقف (جدول ۶) با چه توجیهی؟ این ضعف چانهزنی، ریشه در نبود لابی مؤثر در سازمان برنامه و بودجه و دولت دارد، که نتیجهاش تداوم توسعه نامتوازن است.
نسخه بقا نه رشد
برای استانی راهبردی بودجه ۱۴۰۵ برای گیلان، سند حفظ وضع موجود است نه جهش توسعهای. پیامی که از جداول پیوست شماره یک مخابره میشود: هزینه ملی بده، محیطزیست فدا کن، اما سهم متناسب با آمایش سرزمینی نخواه. برای شکستن این چرخه، اصلاحات فوری در کمیسیون تلفیق ضروری است:
1 ایجاد ردیف مستقل ملی برای احیای تالاب انزلی (خارج از اعتبارات عمومی محیطزیست). 2 تعریف شاخص “جمعیت شناور” در تخصیص جدول (۱۰-ج) برای جبران هزینههای گردشگری. 3 ارتقای طرحهای راهبردی (حملونقل و بندری) به اولویت پیشران با خاتمه تا ۱۴۰۷ و تخصیص جهشی.
بدون این تغییرات، گیلان همچنان استانی خواهد بود که روی کاغذ برخوردار است، اما در عمل زیر بار هزینههای ملی و عقبماندگی زیرساختی، کمر خم کرده. زمان آن رسیده که صدای گیلان در بودجه شنیده شود.