خرید جمهور
از شیفتگان قدرت تا تشنگان خدمت
انتخابات مهمترین مظهر دموکراسی است که تکلیف قدرت و حل منازعات سیاسی از مسیر انتخابات صورت میگیرد . بی تردید هیچ جنبه ای از انتخابات , مناقشه برانگیزتر از نقش پول در این فرایند نیست . تأثیر پول ایجاد نابرابری در فرایند عمل سیاسی است. بدین گونه که پول, صدای افراد , احزاب و جریانات مشخّصی را رساتر از دیگران می سازد. این دغدغه وجود دارد که پولی که نامزد ها , برای اردوگاه انتخاباتی خود هزینه می کنند باعث شود که نامزد های شایسته ای که یا پول کافی برای این کار را ندارند یا متمایل به خرج کردن در این فرآیند نامناسب نیستند از تصدی مشاغل مهمّ انتخابی و سیاسی باز مانند .
کسب قدرت در نظام انتخاباتی از طریق متقاعد سازی و جلب نظر رای دهندگان صورت میگیرد و اگر رقابت فاقد نظارت موثر شود , متقاعد سازی بصورت افراطی تشدید شده و روش های دیگری به عنوان راه واسط در نظر گرفته می شوند که روش هاو تکنیک های مهندسی افکار عمومی و در مرحله بعد تطمیع و خرید آرا برای کسب قدرت , از جمله این روش ها خواهد بود .
با کم رنگ تر شدن, ارزش های نزهت گرایانه انقلاب اسلامی ,نقش پول بصورت غیر قابل باوری درکسب قدرت سیاسی افزایش یافته است. متاسفانه در سالهای اخیر , شیوع گسترده پدیده خرید و فروش رای , انتخابات را که میدانی برای محک سیاسی است ، تبدیل به عرصهای متفاوت یعنی میدان رقابت اقتصادی نموده است . بگونه ای که عدم لحاظ عنصر پول و خرید رای برای برخی از کاندیدا هایی که اندک وجهه ای میان مردم دارند و احتمالا در فینال راهیابی به مجلس و شورا هستند , می تواند خسارت جبران ناپذیری را در پی داشته باشد .
نظام انتخاباتی کشور درخود تضمین هایی جهت مبارزه با خرید و فروش و تطمیع رای دهندگان دارد ولی متاسفانه در سالهای اخیر بصورت زایدالوصفی این آسیب گریبان نطام انتخاباتی ایران را گرفته است و تاثیرات سو این پدیده و فساد سیاسی مترتب آن در نطام اجتماعی و بروکراسی اداری متجلی شده است.
برخی سو استفاده از فقر محرومین را مهمترین عامل خرید رای توسط دلالان و اوباش انتخاباتی ذکر میکنند . شاید این نکته تا حدودی درست باشد ولی باور برخی از اقشار به بی تاثیر بودن نقش رای خود در سرنوشت ,نیز بی تاثیر نیست .
برخی معتقدند که خرید رای توسط برخی از نامزد های انتخاباتی , تعدادی از مردم را که قصد رای دادن نداشتند را به پای صندوق رای میکشاند و این دیدگاه بی شک دیدگاهی غلط و زیانبار است .
خرید و فروش رای تبعات زیادی برای نظام اجتماعی و سیاسی کشور در پی دارد که از جمله آن می توان به کاهش انسجام اجتماعی, کاهش اعتماد بین آحاد جامعه ایران , کاهش شاخص صداقت و امانتداری که حاصل سقوط اخلاقی سیاست مداران و شکننده شدن ثبات سیاسی اشاره نمود.
پیچیدهترشدن بحران اقتصادی برای عامه مردم در کنار فاصله گسترده طبقاتی, فساد و عدم شفافیت مالی برخی نهاد های حکومتی, بحران عدم صداقت و بحران دروغگویی حاکمان که توسط رقبای سیاسی بصورت مداوم در رسانه های داخلی و خارجی تبلیغ می شود , در کنار افشای رانت ها و فساد های افراد از جریانات مختلف سیاسی, در حال ایجاد یک بحران عمیق اجتماعی است . در چنین شرایطی که عملکرد رقبای سیاسی تیشه بر ریشه نظام سیاسی میزند و امید را از جامعه سلب میکند, چالش خرید و فروش رای و تعدی بر سیستم انتخابات که تنها راه قانونی و مشروع تحرک و جابجایی قدرت سیاسی است یک پیام روشن برای مردم خواهد داشت .
برخورد با این معضل حداقل توسط حاکمیت با ابزار قانونی همچون دستگاههای امنیتی وقضایی امکان پذیر است .بازداشت اوباش انتخاباتی و گرفتن رد پولهای کثیف که راحت ترین مسیر را برای پولشویی انتخاب کرده اند و خلاصه کلام ایجاد عدم امنیت برای خریداران رای و عدم تایید صلاحیت کسانی که سابقه خرید رای را در پرونده خود دارند ممکن و شدنی است . کنار گزاردن رودر بایستی های سیاسی و محافظه کاری در برخورد با متخلفین و ابطال انتخابات حوزه هایی که خرید و فروش رای در ان حوزه ها بر روند اجرای صحیح انتخابات تاثیر مستقیم گزارده است از جمله این راه کار هاست .
هیات های اجرایی و نطارت , معمولا بر روند شکلی انتخابات نطارت می کنند .آنچه که در دخمه های دلالان انتخاباتی و لیدر های رای جمع کن می گذرد تلاشی فراتر را می طلبد تا مانع ازشکل گیری یک فرایند ناسالم شود . خلاصه کلام شاید فروشندگان رای مشخص نباشند ولی خریداران و دلال ها مشخصند , با جمع کردن بساط این افراد از تضییع حقوق مردم و کسانی که پایبند قانون هستند جلو گیری می شود .