فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

بسم رب الحسین (ع)
ما تدری نفس ماذاتکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت
محمد پور خوش سعادت هستم .
در اینجا مقالات و دغدغه هایم را منتشر می کنم


صنایع کوچک گیلان قربانی بی‌برنامگی و فرصت‌سوزی: چالش‌های مسیر گیلان ۱۴۳۰

محمد پور خوش سعادت   WWW.Foumani.ir

 

صنایع کوچک و متوسط SMEs در اقصی نقاط جهان، به عنوان نبض تپنده اقتصاد و پیشران اصلی اشتغال‌زایی و توسعه متوازن منطقه‌ای شناخته می‌شوند. استان گیلان نیز، با دارا بودن مزایای رقابتی چشمگیری نظیر دسترسی به پهنه دریای خزر، گنجینه‌های ارزشمند منابع طبیعی و پیشینه غنی در صنایعی همچون نساجی و صنایع غذایی، از این قاعده مستثنی نبوده است. اما، کژتابی‌های مدیریتی و سوءتدبیرهای ساختاری سبب شده‌اند تا این صنایع، به جای ایفای نقش محوری در توسعه اقتصادی استان، خود به کانون چالش‌ها و موانع پیشرفت بدل گردند. فقدان یک استراتژی مدون صنعتی، گسترش دامنه فساد ، توزیع ناعادلانه منابع حیاتی و غفلت نابخشودنی از مزیت‌های نسبی بومی، همگی دست به دست هم داده‌اند تا صنایع کوچک گیلان، از موتور محرکه توسعه به بخشی از بار سنگین بحران اقتصادی استان تبدیل شوند.

تاریخچه صنعتی گیلان: روایتی از اوج و فرود

دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، دوران اوج صنعتی در استان گیلان بود. "شهر صنعتی رشت"، بنیان‌گذاری شده در سال ۱۳۵۳، نه تنها به عنوان یکی از پنج شهر صنعتی پیشگام و بزرگ ایران شناخته می‌شد، بلکه میزبان شماری از واحدهای صنعتی پیشرو در سطح ملی بود. صنایع نساجی خوشنامی چون ایران پوپلین، صنایع پوشش گیلان، ریسندگی خاور، ایران برک، فومنات و فرش گیلان، همگی نمادهایی از رونق صنعتی این دوره بودند و محصولاتشان در بازارهای داخلی و حتی خارجی، نامی آشنا داشت.

افول تدریجی صنعت  گیلان

با تغییر رویکرد کلان و اعلام گیلان به عنوان قطب کشاورزی در دولت سوم  ، متاسفانه، اولویت از توسعه صنعتی به سمت کشاورزی سوق یافت. این تغییر نگرش، اگرچه با هدف توسعه بخش کشاورزی صورت گرفت، اما به تدریج منجر به کم‌توجهی و رکود بسیاری از واحدهای صنعتی فعال در استان شد. در این دوران، نه تنها سیاست صنعتی منسجمی برای حفظ و توسعه صنایع موجود تدوین نشد، بلکه بسیاری از واحدهای تولیدی به دلیل عدم حمایت و ناتوانی در رقابت، چرخ تولیدشان از حرکت بازایستاد. این در حالی بود که استان همجوار، اردبیل، با اتخاذ رویکردی هوشمندانه و تمرکز بر توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی، توانست مسیر توسعه صنعتی پایدارتر و متوازن‌تری را در پیش بگیرد.

وضعیت کنونی صنایع کوچک در گیلان

امروزه، صنایع کوچک در گیلان به صورت جزیره‌های پراکنده و بدون هیچگونه برنامه‌ریزی راهبردی منسجم توسعه یافته‌اند. واحدهای صنعتی کوچک، اغلب در نقاطی مستقر شده‌اند که نه تنها از نظر جغرافیایی ارتباط منطقی با یکدیگر ندارند، بلکه فاقد توجیه اقتصادی لازم نیز هستند. این پراکندگی نامنظم، منجر به کاهش چشمگیر بهره‌وری، افزایش سرسام‌آور هزینه‌های تولید و دشواری در ایجاد هم‌افزایی بین واحدهای صنعتی شده است.

 درس‌هایی از اردبیل

نگاهی به وضعیت استان همجوار، اردبیل، به خوبی گویای عمق بی‌تدبیری‌ها در گیلان است:

 * تسهیلات بانکی: شاخص تسهیلات به سپرده  LDR  که نشان‌دهنده میزان تسهیلات اعطا شده بانک‌ها نسبت به سپرده‌های جذب شده است، در اردبیل به رقم قابل توجه ۹۸.۱ درصد می‌رسد. این بدان معناست که بانک‌های اردبیل، منابع بیشتری را در قالب تسهیلات در اختیار فعالان اقتصادی قرار می‌دهند. در مقابل، این شاخص در گیلان تنها ۶۴.۷ درصد است که نشان‌دهنده کمبود دسترسی به منابع مالی برای تولیدکنندگان گیلانی است.

 * صادرات صنعتی: در سال گذشته، استان اردبیل موفق به صادرات بیش از ۲۰۰ میلیون دلار کالا شده است. این در حالی است که گیلان، با وجود برخورداری از بنادر فعال و مزیت همجواری با کشورهای حاشیه خزر، سهم بسیار ناچیزتری در صادرات صنعتی دارد. این امر، گواه روشنی بر عدم بهره‌گیری مناسب از ظرفیت‌های تجاری استان است.

چالش‌های اساسی توسعه صنایع کوچک در گیلان

۱. فقدان سکاندار: بی‌برنامگی و نبود راهبرد صنعتی

شاید بتوان گفت، مهم‌ترین چالش پیش روی صنایع کوچک گیلان، فقدان یک نقشه راه صنعتی مدون و جامع است. برخلاف استان‌هایی نظیر اردبیل که با تدوین برنامه‌های مشخص برای توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی، مسیر روشنی را برای فعالان اقتصادی ترسیم کرده‌اند، در گیلان هیچ استراتژی بلندمدتی برای توسعه صنعتی، مبتنی بر مزیت‌های رقابتی استان، به چشم نمی‌خورد. این فقدان راهبرد، نه تنها سرمایه‌گذاران را سردرگم کرده، بلکه مانع از تخصیص بهینه منابع و شکل‌گیری خوشه‌های صنعتی پویا شده است.

۲. رانت اقتصادی و تصمیمات جانبدارانه

متاسفانه، در دو دهه اخیر، یک جریان سیاسی-اقتصادی خاص، سایه‌ای سنگین بر فرآیند تصمیم‌گیری‌های صنعتی استان افکنده است. این جریان، با اعمال نفوذ در تخصیص منابع محدود استان به پروژه‌های غیرمولد و عمدتاً وابسته به خود، نه تنها فضای رقابت سالم را از بین برده، بلکه زمینه را برای رشد قارچ‌گونه واحدهای ناکارآمد و وابسته به رانت فراهم کرده است. این امر، فعالان اقتصادی سالم و نوآور را دلسرد و از گردونه رقابت خارج کرده است.

۳.  عملکرد ناموفق منطقه آزاد انزلی

منطقه آزاد تجاری-صنعتی انزلی که با هدف توسعه صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی ایجاد شد، متاسفانه در عمل به محلی برای واردات بی‌رویه کالاهای مصرفی تبدیل شده است. آمارهای  منتشره فقط سال 1401 نشان می‌دهد که از مجموع ۱.۵ میلیون تن جابه‌جایی کالا در بندر انزلی، تنها ۱۰ درصد آن مربوط به صادرات بوده است. این عملکرد ضعیف، نشان‌دهنده انحراف از اهداف اولیه و عدم بهره‌گیری مناسب از این ظرفیت بالقوه برای توسعه صنایع صادرات‌محور در استان است.

۴. تبعیض ناروا: بی‌عدالتی در تخصیص منابع ملی

با وجود پتانسیل‌های انکارناپذیر گیلان در حوزه‌های مختلف صنعتی، این استان سهم بسیار ناچیزی از منابع سرمایه‌گذاری صنعتی در سطح ملی دریافت می‌کند. در حالی که استان‌هایی مانند اصفهان و یزد به ترتیب بیش از ۲۰ درصد از بودجه صنعتی کشور را به خود اختصاص می‌دهند، سهم گیلان از این منابع حیاتی، تنها حدود ۵ درصد است. این تخصیص ناعادلانه منابع، نه تنها مانع از رشد صنایع موجود شده، بلکه امکان ایجاد صنایع جدید و بهره‌گیری از ظرفیت‌های استان را نیز محدود کرده است.

۵. تغییر کاربری اراضی کشاورزی

یکی دیگر از چالش‌های جدی پیش روی توسعه پایدار در گیلان، پدیده شوم تغییر کاربری اراضی کشاورزی است. سوداگران در دهه گذشته، متاسفانه بیش از ۱۰۰۰۰ هکتار از بهترین اراضی کشاورزی استان تغییر کاربری داده‌اند. این روند نگران‌کننده، نه تنها امنیت غذایی را در معرض تهدید قرار می‌دهد، بلکه با از بین بردن ظرفیت‌های کشاورزی، امکان توسعه صنایع تبدیلی مرتبط با این بخش را نیز محدود می‌کند.

پیامدهای بحران صنعتی در گیلان: زخم‌های عمیق بر پیکره جامعه

۱. پیری زودرس: بحران اجتماعی و جمعیتی

گیلان با داشتن ۲۵ درصد جمعیت بالای ۶۰ سال، به عنوان پیرترین استان ایران شناخته می‌شود. نرخ باروری پایین (۱.۳ فرزند به ازای هر زن) و مهاجرت گسترده جوانان تحصیل‌کرده به سایر استان‌ها به دلیل نبود فرصت‌های شغلی مناسب، آینده جمعیتی استان را با چالش‌های جدی مواجه کرده است. این روند، نه تنها ساختار جمعیتی استان را نامتوازن کرده، بلکه نیروی کار جوان و فعال را از گیلان خارج کرده است.

۲. سایه شوم بیکاری: فقر و نابرابری اجتماعی

نرخ بیکاری در استان گیلان در حال حاضر حدود ۸.۲ درصد است، اما این رقم برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی تا ۲۵ درصد نیز تخمین زده می‌شود. این وضعیت اسفناک، منجر به کاهش شدید کیفیت زندگی شهروندان، افزایش نابرابری‌های اجتماعی و گسترش دامنه فقر در استان شده است. جوانان تحصیل‌کرده که سرمایه اصلی هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند، به دلیل نبود فرصت‌های شغلی مناسب، مجبور به ترک دیار خود شده‌اند.

۳. فرصت‌های سوخته: حسرت توسعه نیافته

گیلان با برخورداری از موقعیت استراتژیک و دسترسی به دریای خزر، می‌توانست به یکی از قطب‌های مهم تجارت و صادرات در منطقه تبدیل شود. بنادر فعال این استان، ظرفیت بالقوه‌ای برای توسعه صنایع صادرات‌محور و ایجاد رونق اقتصادی داشته‌اند. اما، به دلیل بی‌توجهی و عدم برنامه‌ریزی صحیح، این فرصت‌های طلایی به سادگی از دست رفته‌اند و گیلان نتوانسته است از مزیت‌های جغرافیایی خود به نحو مطلوب بهره‌برداری کند.

راهکارها برای گیلان ۱۴۳۰: بارقه‌های امید در افق پیش رو

۱. ترسیم مسیر روشن: تدوین نقشه راه صنعتی

 * توسعه خوشه‌های صنعتی: شناسایی و توسعه خوشه‌های صنعتی مبتنی بر مزیت‌های نسبی استان، نظیر صنایع مرتبط با چای، برنج، آبزی‌پروری و صنایع چوبی، با هدف افزایش رقابت‌پذیری و ایجاد هم‌افزایی بین واحدهای تولیدی.

 * ایجاد زنجیره‌های ارزش منطقه‌ای: برقراری ارتباط مؤثر بین صنایع کوچک و بزرگ و ایجاد زنجیره‌های تولید منطقه‌ای با بهره‌گیری از ظرفیت‌های محلی و کاهش وابستگی به واردات مواد اولیه.

۲.  مبارزه با فساد و ارتقای شفافیت

 * استقرار نظام شایسته‌سالاری: ایجاد یک نظام شفاف و مبتنی بر شایستگی در فرآیند تخصیص منابع و ارائه تسهیلات به واحدهای تولیدی، با هدف جلوگیری از رانت و فساد.

* نظارت دقیق بر منطقه آزاد انزلی: بازنگری در اهداف و عملکرد منطقه آزاد انزلی و تغییر جهت آن به سوی توسعه صادرات غیرنفتی و جذب سرمایه‌گذاری در صنایع تولیدی.

۳. تخصیص عادلانه: اجرای آمایش سرزمینی

 * تخصیص منابع بر اساس ظرفیت‌ها: تخصیص منابع مالی و زیرساختی بر اساس ظرفیت‌های طبیعی، اقتصادی و جمعیتی هر منطقه از استان، با هدف ایجاد توسعه متوازن.

 * جلوگیری از صنایع آب‌بر: ممانعت از احداث صنایع آب‌بر در مناطق کم‌آب کشور و هدایت این صنایع به استان‌های شمالی نظیر گیلان که از منابع آبی غنی برخوردارند.

۴. توانمندسازی تولیدکنندگان: حمایت هدفمند از صنایع کوچک

 * تسهیلات کم‌بهره: ارائه تسهیلات بانکی با نرخ سود پایین و شرایط بازپرداخت مناسب به واحدهای تولیدی کوچک و متوسط، با هدف تامین سرمایه در گردش و توسعه آن‌ها.

 * ایجاد مراکز نوآوری و فن بازارها: تاسیس و حمایت از مراکز نوآوری و فن بازارها برای تسهیل انتقال فناوری، ارتقای سطح دانش فنی و توسعه محصولات جدید در صنایع تبدیلی و سایر بخش‌ها.

۵. پاسداری از میراث سبز: حفظ اراضی کشاورزی

 * قوانین سختگیرانه: تصویب و اجرای قوانین سختگیرانه برای جلوگیری از تغییر کاربری غیرقانونی زمین‌های کشاورزی و برخورد قاطع با متخلفان.

 * حمایت از کشاورزان: ارائه تسهیلات و آموزش‌های لازم به کشاورزان برای افزایش بهره‌وری و توسعه صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی در راستای ایجاد ارزش افزوده.

گامی به سوی فردا

صنایع کوچک گیلان، قربانی ضعف‌های ساختاری و بی‌تدبیری‌های مدیریتی شده‌اند، نه فقدان استعداد و ظرفیت. تحقق رویای گیلان ۱۴۳۰، مستلزم یک عزم جدی و همه‌جانبه برای اجرای راهکارهای پیشنهادی است. با تدوین یک نقشه راه صنعتی واقع‌بینانه، مبارزه بی‌امان با فساد، اجرای دقیق آمایش سرزمینی و حمایت هوشمندانه از صنایع کوچک، می‌توان امیدوار بود که گیلان بار دیگر جایگاه شایسته خود را در اقتصاد کشور بازیابد. آینده این استان سرسبز، بیش از هر زمان دیگری، به تصمیمات قاطع و اقدامات هوشمندانه امروز گره خورده است.

۰۴/۰۲/۲۸
محمد پور خوش سعادت

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">