فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

گاه نوشته های محمد پور خوش سعادت

فومنی

بسم رب الحسین (ع)
ما تدری نفس ماذاتکسب غدا و ما تدری نفس بای ارض تموت
محمد پور خوش سعادت هستم .
در اینجا مقالات و دغدغه هایم را منتشر می کنم


از استاندارآینده گیلان چه میخواهم

در فجازی سیاسیون گیلان غوغایی برپاست , افراد مختلف دیدگاههای خود را در خصوص استاندار آینده گیلان بیان میکنند, دستجات مختلف هرکدام گزینه ای و نامزدی برای ارایه دارند , هرکدام ملاکها و منافع  خود را دارند, من هم به عنوان یک گیلانی ملاک ها و انتظارات خاص خودم از استاندار آینده گیلان دارم !

انتظارم به عنون یک گیلانی از استاندارآینده گیلان از جنس کار است , اینقدر از گذشتگان بی عملی دیده ایم که کارکردن استاندار برایمان ارزو شده است .

در گام اول انتظارم از استاندار اینست که انگیزه تغییر و پیشرفت داشته باشد , محافظه کار نباشد و شعارهایی دولت ایران قوی را دستور کار خود بداند و  بطور ویژه  فساد ستیز باشد.  فساد در گیلان در حالت قرمز است (مصادیق بسیار است و برخی هم مگو)  

کشاورزی گیلان دیگر جانی ندارد ,  کشاورز سرزمین من ازیاد رفته و هرگاه به این موضوعات فکر میکنم آتش میگیرم . برنج گیلان کالایی لوکس شده ولی منافعش به کشاورز نمیرسد , زمین های حاصل خیز گیلان حیف میشود نیروی انسانی حیف میشود  اقتصاد کشاورزی گیلان هم به فنا رفته است !! نمی دانم استاندارهای قبلی  در کجای این معادله ایستاده اند ! ولی انتظار من از استاندار دولت رییسی اینست که این بازی را برهم بزند انشاالله

صنعت گیلان در حال احتضار است . وضعیت تولید روزبه ‌روز وخیم‌تر از گذشته میشود  تا جایی که  فعالان اقتصادی‌، صاحبان صنایع و تولیدکنندگان چشم‌انتظار مساعدتی از سوی دولت اند  انتظار دارم  استاندارگیلان در تصمیمات خود پیرامون بخش صنعت از تخصص و جنبه های مشورتی و کارشناسی بخش خصوصی در بهبود رونق کسب و کار استفاده کند. انتظار اینست که استاندار به طور ویژه و خاص حامی بخش تولید باشد تا شاهد رونق اشتغال و اقتصاد استان باشیم.

صنعت و کشاورزی گیلان با مشکلات مالی و کمبود سرمایه در گردش مواجه است انتظار اینست که استاندار نقش پررنگی در هدایت بانک ها و ادارات متولی ایفا کند و از بیخیالی در این حوزه بپرهیزد  چون چرخ اقتصاد و اشتغال استان با راه افتادن صنایع و کشاورزی به چرخش در می اید .

گیلان مشکلات خفته کارگری دارد راهکارش هم امنیتی سازی و احضار و بازداشت نیست راهکارش قرارگیری حل مشکلات کارگران در اولویت های استاندار جدید است (به دلیل وضعیت نامطلوب اقتصادی، برخی واحدهای تولیدی اقدام به قراردادهای نامعقول و غیرمنصفانه با کارگران کرده، برخی نیز دست به تعدیل و بعضی هم از پرداخت به موقع حقوق کارگران به بهانه های مختلف امتناع می کنند که در این رابطه باید استاندار چاره اندیشی کند و همه چیز را به تهران نسپارد)

دامداری گیلان دیگر توانی برای ادامه ندارد اولویت استاندار میتواند طرح و برنامه ای برای احیای دامداری باشد

 مالیات نفس تولید کنندگان مختلف را گرفته است استاندار به عنوان عالی ترین نماینده  سیاسی دولت در کجای این معادله قرار گرفته است ؟

فرهنگ گیلان حالتی یله و رها به خود گرفته , توقع اینست که استاندار به موضوعات فرهنگی ورود داشته باشد و با نطر متخصصین این فضا را مدیریت کند ( از گذشته چیزی نمیگویم که جزتلف کردن وقت نیست )

ازاستاندارآینده  متوقع ام  که حلقه مشاوران فرهنگی  خودرا افزایش دهد نخبگان را ببیند هیات ها را ببیند و ....

گیلان مستعد اعتصابات فرهنگیان است برخی عناصر سیاسی هم بر آتش میدمند ولی واقعیت اینست که عامه فرهنگیان خواستار احیای کرامت انسانی خود هستند و این در صورتی امکان پذیر است که همه ارکان حاکمیت و علی الخصوص  نماینده عالی دولت به آن باور داشته باشند و برای بهبود وضعیت اقدام کنند.

ورزش و ما ادراک ورزش.. سیاسیون گیلانی بلای ورزش گیلان شده اند اگر فقط اینان را از ورزش بدور بدارد برای ورزش گیلان کفایت میکند 

نخبگان که هیچ ...

سیاست مدارن و گروههای سیاسی گیلان را کنار هم بنشاند هم دل کند و...

جوانان را دریابد و برنامه مشخصی برای تحویل کارها به جوانان داشته باشد .

از ظرفیت گروههای جهادی استفاده کند و ...

انتطاراتم زیاد است باید تعدیل کنم ...

#محمد_پور_خوش_ سعادت

 

۰ نظر ۱۹ مهر ۰۰ ، ۲۲:۲۷
محمد پور خوش سعادت

 

اگر پای متولیان صنعت و معدن و تجارت گیلان بنشینی گیلان جزو ده استان برتر صنعتی کشور است ولی اینها همش شامورتی بازی است .درستش اینست که 
ظرفیت های صنعتی گیلان کم نظیر است اما فقط  حدود شصت هزار نفر در واحدهای صنعتی استان مشغول به کارند .البته مدیران استانی تا هشتاد هزار نفر هم مدعی اند ولی چرخ صنعت گیلان چنان در گل فرو رفته که آمار سازی ها نمیتواند جلوی واقعیات جلوی چشم مردم را بگیرد .
 مردم به عینه میبینند که فرزندانشان بیکارند و آواره سایر استانها برای لقمه نانی . مسولان مدعی اند که بیش از سه هزار و صد واحد صنعتی و سی و پنج شهرک صنعتی در استان فعال است ولی من به جرات میگویم که متولیان مدیریت ادارک و آمارسازی میکنند .
  ما که زورمان نمی رسد ولی یکی  پیدا بشود و  به متولیان صنعتی استان بگوید که این آمارهایی که میدهند را به یک نماینده و یا ان جی او مستقل نشان دهید !
متولیان صنعتی استان در حالی مدعی توسعه صنعتی اند که نوسانات بازار و برهم خوردن معادلات اقتصادی اندک واحد های تولیدی فعال را هم تحت تاثیر منفی خود گزارده است . سرمایه گزاران و تولیدکنندگان گرفتار نزول خواران و یااز نزول خواران بدتر(بانکها) شده اند . تامین اجتماعی هم خود بحرانی برای تولیدکنندگان شده است .
سنگ اندازی های محیط زیست واز همه مهم تر باج گیری مقامات محلی از تولیدکنندگان وسرمایه گزاران هم مزید بر علت شده است .
خلاصه اینکه هر آنچه که از مصادیق حکمرانی بد در حوزه صنعت به شمار میرود یکجا جمع شده است . 
من بیش از نیمی از عمر خدمتی ام را در وزارت صنعت و معدن و تجارت گزارنده ام و متناسب با مشاغلی که داشته ام دراستانهای مختلف کشور و حتی در  کشورها منطقه , پیگیر مقوله صنعت و تجارت بوده ام .
وضعیت فعلی صنعت گیلان را یک گنجشک رنگ شده میبینم که بجای قناری در افکار عمومی مطرح میکنند. رنگی رنگی خوشکل خوشکل . البته مردم و افکار عمومی این مدل فانتزی از توسعه صنعتی را باور نمیکنند ولی این نسخه ادراکی و روانی برای برخی مسولان بیخبر کاربرد دارد 

 ادامه دارد

 

منشر شده در 

۰ نظر ۲۷ تیر ۰۰ ، ۲۱:۵۷
محمد پور خوش سعادت


پس از پیروزی آقای ریسی در انتخابات , ، بحث‌ها و گمانه‌زنی‌ها درخصوص کابینه احتمالی سید ابراهیم رئیسی شدت پیدا کرده است و در همین راستا , شاهد انتشار لیست هایی در خصوص مناصب اجرایی در استان گیلان بودیم .
 طبق معمول آش بحدی شور شد که داد همه را در آورد , درست مثل حکم های  مسولان ستاد های انتخاباتی ! لازم می دانم نکاتی را در این خصوص خدمت همه انهایی که با دغدغه اصلاح و یا انگیزه هایی دیگر این لیست ها را منتشر کرده اند متذکر شوم.
1-    دولت تا کمتر از یک ماه دیگر تحویل آقای رییسی میشود و این تغییرات تا به گیلان برسد احتمالا تا شش ماه به طول خواهد کشید و میبایست دستگاههای اجرایی با همین مدیران فعلی به کار خود ادامه دهند. 
2-    اولین تبعات انتشار چنین لیست هایی , ایجاد بی انگیزگی و دست از کار شستن مدیران فعلی خواهد بود. این درحالی است که دولت روحانی عملا در دوسال آخر, استراتژی زمین سوخته را در پیش گرفته و با ایجاد سونامی بحران ها فقط به دنبال پروژه احیای برجام بود ( از بحران برق گرفته تا بحران مرغ و گوشت و نان و اعتصابات کارگری و تعطیلی مراکز نفتی و  ...) 
3-    رسانه های جریان رقیب رییسی,  راهبردشان در پسا انتخابات به ایجاد انتظارات حد اکثری تغییر کرده است و با مهندسی افکار عمومی , این انتظار عمومی را ایجاد کرده اند که تغییراتی اساسی در اوضاع مردم در زمان کوتاه , با آمدن آقای رییسی اتفاق خواهد افتاد ! این درحالی است که ,  روحانی  در حالی دولت را تحویل می دهد که میلیاردها تومان قرض به بخش های عمومی و خصوصی , خزانه خالی , انبارهای خالی و کسری بودجه و آسیب‌های جدی به زیرساخت‌های تولید ملی محصول دولت تدبیر و امید ( تکرار) بوده است .
4-     کمترین انتظاری که از ستادها و یا طرفداران کمپین ایران قوی میرود اینست که بجای اینکه , فضای فرار برای مدیران فعلی ایجاد کنند !  از ایشان مطالبه کارهای زمین مانده و بحران های احتمالی  پیش رو را کنند , همچنین انتظاری که از مدیران فعلی میرود اینست که , کار را  با آرامش به دولت بعد منتقل کنند تا کمترین هزینه را نظام و مردم متقبل شوند , ولی این لیست ها در تقابل با این فرایند گام بر می دارند .
5-     برخی لیست ها , بعضا دارای اسامی است که مرغ پخته را به خنده می اندازد !  از بازنشستگان تا اشرار یقه سفید ! شرور شرور است ! اصولگرا و اصلاح طلب نمیشناسد ! یارو آدم فاسدی است (مالی اخلاقی و مدیریتی) و در همین دولت فعلی هم اجازه تصدی امور کوچک را به واسطه سوابق مشعشعش پیدا نکرده ! و نتوانسته از سد دستگاههای نظارتی بگذرد ! ولی در این لیست ها جایگاه رفیعی برایش در نظر گرفته شده ! مگر رییسی آمده تا مفسدان در جایگاههای حساس قرار بگیرند ! ( بخاطر این بند از تمام متشخصین و متدینین و انقلابی های این لیست ها,  پوزش میطلبم ) 
6-    متصورم برخی از این لیست ها توسط جریان نفوذ برای تشخص بخشی به افراد مد نظر و همچنین لوث کردن جریان مدیریتی و ایجاد شایبه سونامی سهم خواهی , ساخته شده است. 
7-    از مضرات دیگر این لیست سازی ها اینست که این تصورایجاد شده , که برخی رانت خواران  پشت درهای بسته نشسته اند و برای عمکرد های مافیایی خود طرح ریزی میکنند! , یقه سفیدهای تکنوکراتی که با انبوهی از محاسن و جای مهر و یقه تا بیخ بسته ! به دنبال بهره برداری مجدد  از سیستم اداری برای منافع فردی و گروهی خود هستد ! و عملا شعار مبارزه با فساد رییسی را به حاشیه خواهند برد ! اما یادمان نرود  که در کوران رقابت‌های انتخاباتی و در روزهایی که ستادهای رئیسی حسابی شلوغ شده بود و رفت و آمد افراد مختلفی از فعالان سیاسی را به خود می‌دید، این نامزد انتخابات ,  آب پاکی را بر روی دست  همه ریخت که بنا داشتند فعالیت در ستاد را نردبانی برای رسیدن به منصبی در کابینه دولت بعدی قرار دهند! «ستاد ما به هیچ عنوان نماد دولت آینده نخواهد بود و نباید از روی ستاد نسبت به آینده دولت داوری کرد. ما نسبت به احدی در رابطه با آینده بدهکار نخواهیم بود و کسی حق سهم خواهی در این زمینه را ندارد». 
8-    به عنوان یک دانشجوی جامعه شناسی , امسال و سال آینده را سال سرریز جامعه و شورش های اجتماعی و امنیتی میبینم ( بخشی از فکت ها معطوف به داخل و برخی معطوف به خارج است و زیاد هم پنهان نیست).خوبست که لیست بندان به این مقوله هم توجه داشته باشند که دولت رییسی در دوسال اول , دولت بزم نخواهد بود.
9-     برخی از این لیست ها بعضا نشان می دهد که نسل اول انقلاب برای واگذاری مسولیت ها , هنوز در حال مقاومت است و تمایلی به واگذاری مدیریت‌ها به نسل‌های بعد از خود در یک روند طبیعی و منطقی  و با انتقال تجربیات را ندارد  , هسته ای از مدیران تکراری و ذی‌نفوذ که  در مقابل جوانگرایی و گردش نخبگان ایستاده اند ! و دلشان نمی آید که جوانان را با وجود داشتن بالاترین مدارج تحصیلی و با داشتن توانمندی‌ها و تخصص در عداد مسولیت های کلان استان ببیند !  برخی از این لیست ها صدای بلند  پیرمردهای صاحب نفوذ و صدای مخالفان ورود جوانان به عرصه مدیریت استان بود که به گوش خراش ترین شکل ممکن شنیده شد .
10-    شاید ادامه داشته باشد ! 
#محمدپورخوش_سعادت

منشر شده در ندای گیلان 

۰ نظر ۲۷ تیر ۰۰ ، ۲۱:۵۱
محمد پور خوش سعادت


↖️گیلان متناسب با ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک آن از #توسعه کمتری برخوردار شده است . 


↖️گیلان به عنوان استانی در مسیر توسعه، دارای تنوع بسیار بالای فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی و همچنین با فرصتهای مالی، طبیعی و زیست محیطی فراوان لزوم توجه خاص به مقوله توسعه را طلب میکند.


↖️با تحلیل لایه ‏ای علت‌ها, علیرغم شرایط مناسب , میتوان  برخی از دلایل عدم توسعه یافتگی گیلان را در مقولات "فرهنگی سیاسی" و "مدیریتی امنیتی " تقسیم بندی نمود . 


↖️هرگونه تحلیل و یا آینده نگاری توسعه گیلان بدون در نظر گرفتن پیشرانها و پسران های توسعه یقینا وقت تلف کردن خواهد بود.


↖️در #آینده نگاری توسعه_گیلان داشتن سناریو مهمترین خدمتی است که میتوان به گیلان کرد . #سناریو، ابزاری مناسب برای تصویر آینده نامعلوم است.


↖️در کناردوستانم تصمیم گرفتیم تا با مطالعه و برقراری ارتباط با نخبگان و عناصر سیاسی , پیشرانها و پسرانهای توسعه گیلان را برای دولت آتی استحصال کنیم و با شناسایی مهم‌ترین متغیرها و قابلیت‌های تأثیرگذار اقتصادی- اجتماعی آینده گیلان با رویکرد برنامه ریزی سناریو پایه , سناریویی از #گیلان_1430در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و سیاسی ترسیم کنیم .


↖️از مهمترین چالشها و  پسرانهای توسعه گیلان , مدیران فشل ,غیربومی, باندی و سیاسی است که اعتقاد و باوری به آینده ندارند . 


↖️باورمان اینست که گیلان ظرفیت محیطی و انسانی توسعه وپیشرفت را دارد و مدیران غیر بومی و بومیان بی برنامه و هدف , فرصت توسعه را از گیلان ربوده اند . اگر بخواهیم برای گیلان کاری بکنیم باید آینده را ببینیم  و چارچوب آن را به هم بزنیم. آینده های مطلوب با فعال سازی همه فرصت ها و در دستان فرزندان گیلان رقم خواهد خورد .

 

محمد پور خوش سعادت 

 این متن در صفحه "توسعه و پیشرفت گیلان" منتشر شده است 


#توسعه_گیلان
#پیشرفت_گیلان
#توسعه پیشرفت گیلان
#پیشرفت جمهوری اسلامی
#پیشرفت انقلاب اسلامی
#گیلان_آباد
#گیلان_پیشرفته
#گیلان
#گیلانیان
#توسعه
#توسعه_پایدار

"گیلان1430" 

 

۰ نظر ۰۷ تیر ۰۰ ، ۱۳:۴۱
محمد پور خوش سعادت

دیپلماسی رسمی و عمومی ترکیه طی سالیان اخیر بر مدار سیاست برجسته‌سازی قومیت و قوم‌گرایی افراطی  بوده است .ترکیه با تحریک و تهییج شکاف های قومی در منطقه , دیپلماسی تهاجمی و مداخله گرایانه خود را توجیه نموده و به بسط نفوذ خود پرداخته است.

سیاست برجسته‌سازی قومیت و توسعه آرمان های پان ترکیسم در مناطقی همچون اقوام ترک قزاقستان , سین کیانگ چین، ترکستان شرقی(اویغور یورد) , بالکان، تاتارستان , ترکمن‌ها و ازبک‌های افغانستان، ترکمن‌های عراق، ترکمن‌های سوریه، جمهوری آذربایجان، جمهوری خودمختار نخجوان، بخش ترک ‌نشین قبرس و سرانجام شهروندان آذری زبان ایران از ترک های شمال تا ترک های قشقایی جنوب را پوشش داده است این درحالی است که لزوما شهروندان این مناطق با عقاید سیا سی فرهنگی و مذهبی دولت ترکیه موافق نبوده وحاضر به پذیرش سلطه دولت ترکیه نیستند .

اردوغان به تناوب ادعاهای ارضی نسبت به کشورهای همسایۀ  داشته و اعلام کرده است که در کتاب های تاریخ دانش آموزان ترکیه تغییر خواهیم داد که نسل بعد بدانند, مناطق اطراف ترکیه در قلمرو ما بوده است! اردوغان و نو عثمانی گرایان بصورت مکرر از مرزهای تاریخی دم می زنند وبا تولید  فیلم ها و سریال های تاریخی و کتابها به دنبال القای این نکته هستند که مرزهای تاریخی عثمانی تا مناطق فلات مرکزی ایران و حتی نزدیکی های تهران و قم کشیده شده است.

ارتش ترکیه که از آن به نماد اقتدار قوم ترک یاد می شود با لشکر کشی به کشورهای عراق ، سوریه ولیبی واکنون هم جنگ قره باغ با ایجاد پایگاه نظامی در سودان و قطر , برای خود یک دیپلماسی نظامی چند لایه تعریف کرده است . البته ارتش در نماد گرایی عثمانی گرایی  هم کم نگذاشته و با تشکیل دسته های نظامی با لباس نظامیان عثمانی تجسم عینی تری ازارتش نو عثمانی ارایه داده است .

درهمین راستا , سیستم مدیریت ادراک ترکیه  توانسته است  از پتانسیل رسانه و دیپلماسی عمومی بهره برداری مطلوب نماید و طی چند سال اخیر  به یکی از کشورهای صاحب جایگاه در این حوزه تبدیل شده است و یک برند ملی قوی در حوزه سیاست ,اجتماع و نظامی گری از خود به نمایش گذارده است  .

تمرکز بر ساخت فیلم ها و سریال‌های جذاب و مخاطب پسند  با محوریت عشق و روابط عاطفی ,سکس و شهوت و ایجاد یک تاریخ پرکشش وپرجاذبه از مهمترین کارکرد های رسانه ای دستگاههای مدیریت ادراک ترکی است .

دستور کاری که مرکز کنترل و مهندسی افکار عمومی ترکیه برای رسانه های خبری این کشور تعریف نموده است , متمرکز بر روی موضوعات کشورهای آسیای جنوب غربی، آسیای مرکزی و کشورهای اروپایی همسایه مانند یونان، بلغارستان، روسیه و گرجستان است .

از مهمترین راهبرد های  این مرکز القای این نکته است که شهروندان ترک تبار کشور های دیگر, ترکیه  را به عنوان  "پیشرو ترک" پذیرا شوند یعنی اینکه  ترکیه  الگوی برتر سایر جوامع در سیاست فرهنگ و اقتدار قرار گیرد و شهروندان ترک سایر کشور ها به پیشرو ترک وابسته و وفادار باشند و سایر شهروندان نیز بر بزرگی و اقتدارورفاه و ... ترکیه ایمان بیاورند .

اما این همه ی ماجرا نیست :

ترکیه جامعه ای پیچیده، چند لایه و نمونه ای برجسته از یک کشور تکه تکه است . در جامعه ترکیه  تنوع و تعدد شکاف های اجتماعی و به تبع آن تنوع گروهها و احزاب و جریانهای سیاسی را می توان مشاهده کرد. مهمترین شکافی که حیات سیاسی ترکیه را در دهه های اخیر تحت تأثیر خود قرار داده است، شکاف حاشیه - مرکز است.بدین معنا که پویایی سیاسی جامعه ترکیه ریشه در شکاف و تقابل بین حاشیه روستایی، دیندار، سنتی و مرکز مدرن، سکولار وغربگرا دارد اردوغان تلاش می کند با ارائه برنامه های مدون، مانع از سیاسی شدن شکاف های مختلف اقتصادی، قومی و مذهبی در جامعه ترکیه شده و از این طریق زمینه را برای حل بحرانهای مشارکت، هویت و مشروعیت و توزیع فراهم نماید.مهم ترین برنامه اردوغان برای گریز از مشکلات انباشه شده داخلی , به‌خصوص سیاسی شدن شکاف های اجتماعی و مشکلات حاد اقتصادی و اجتماعی , پناه بردن به دیپلماسی تهاجمی است .

سیاست خارجی مداخله‌جویانه و تهاجمی برای دولت ترکیه فرصتی فراهم می کند تا افکار عمومی شهروندان سرگرم نمایش اقتدار و بازیابی افتخارات تاریخی عثمانی ها شده و از مشکلات داخلی منحرف گردد.

جالب اینجاست که بلوک غرب و آمریکایی ها نیز با این سیاست ترک ها مخالفتی ندارند و حتی در حوزه هایی هم تسهیلاتی برای افزایش نقش‌آفرینی ترکیه فراهم می کنند، به نظر می رسد که نگاه بلوک غرب نگاهی تمدنی ورقابت افکن است . غربیها به تجربه به این دریافت رسیده اند که نه حکام تن پرور عرب توانایی رقابت با ایران را دارند و نه گفتمان وهابیت امکان رقابت با اسلام ایرانی را دارد و اگر گفتمان و رقیبی بخواهد با ایران رقابت کند یقینا رقیب استراتژیک قدیمی و گفتمان نو عثمانی گری خواهد بود .نو عثمانی گری با شاخصه هایی همچون  سکولاریسم، تسأهل و تسامح در رفتارهای اجتماعی، اولویت اقتصاد بر مسائل دینی و ...

 میت (سازمان اطلاعات ترکیه) با تجربیاتی که از بحران سوریه  بدست آورده امید وار است تا بتواند بحران قره باغ را به جنگی فراگیرتبدیل نموده و زبانه های آتش این جنگ را به مرزها و داخل سرزمین ایران برساند . تروریست های تکفیری تحت نظارت میت که در قره باغ مستقر شده اند شیوه های جنگی و رعب افکنی داعش را دراین منازعه بکار گرفته اند بگونه ای که از شواهد پیداست که این منازعه قرار نیست به این زودی ها خاتمه پیدا کند و می بایست منطقه قره باغ  محل نفوذ تروریست ها و عوامل فرا منطقه ای شده و فرسایشی شدن جنگ ,  موجبات ناامنی در جناح شمالی ایران را فراهم آورد .

تحلیل محتوی تولیدات رسانه‌های ترکیه  این گزاره را تقویت می کند که راهبرد ترکیه از عدم دخالت جدی در امور داخلی ایران و عمدتا دخالت‌های فرهنگی و ارائه سبک زندگی به القاعات امنیتی و سیاسی رسیده است و با  رصد رسانه ای  و بازخوردهای جنگ ادراکی وابستگان موساد و آمریکایی ها و سازمان منافقین این گزاره را تقویت می کند که اتاقی مشترک برای بحران قره باغ  تشکیل شده  و ظاهرا هدفی جز تقویت و تشدید احساسات قوم‌گرایانه پان ترکی در ایران ندارد و النهایه  تشدید این  تنش‌ها و شکاف‌های قومی، زبانی می تواند به راه اندازی یک اعتراض یا شورش قومی بزرگ در ایران منجر شود .

 

محمد پور خوش سعادت

Foumani.ir@gmail.com

۰ نظر ۳۰ مهر ۹۹ ، ۰۱:۳۱
محمد پور خوش سعادت

دولت راضی! کارفرما راضی! فقط کارگر ناراضی است!

ستون جای امضای کارگران زیر مصوبه افزایش 15 درصدی دستمزد در سال 99 خالی است و نمایندگان کارگران حاضر نشدند که این اجحاف را امضا کنند. دولت راضی! کارفرما راضی! فقط کارگر ناراضی است! جالب است که همیشه وزرای این حوزه از مهمترین عناصر امنیتی، بوده اند ولی ترجیح داده اند تا طرف دولت و کار فرما و سرمایه بایستند.

 ریل گذاری دولت و مجلس در سالهای پس از جنگ با تفکرات لیبرال سرمایه‌داری بوده و به هیچ عنوان مدافع حقوق کارگران نبوده است. در سال‌های اخیر به دلیل نرخ بالای فساد و تورم، رکود اقتصادی، خصوصی سازی و... وضعیت معیشتی کارگران وخیم شده است. رانت و فساد و آقا و آقازاده پروری , اقتصاد و سفره مردم را نحیف و لاغر کرده و طبقه متوسط را کوچک و کوچک تر کرده است !

فرایند های عاصی ساز در ابعاد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی نیز چاشنی احتراق شورش فقرا و محرومان بوده است. آمارهای آبان نود و هشت نیز بر این نکته تاکید میکنند که پای کارگران کم درامد و کارگران بیکار شده نیز بعضا به اعتراضات خیابانی باز شده است . بدون تردید , اعتراضات خیابانی و شورش , محتوم ترین بازخورد این نوع از معامله با معیشت کارگران است .

اگر بخواهیم وضعیت کارگران را با کاپیتالیستی ترین نظام های سرمایه داری دنیا مقایسه کنیم و همه حق را هم به سرمایه و اصالت سود بدهیم بازهم به این نکته می رسیم که در کاپیتالیستی ترین کشورهای دنیا اینگونه برای ضعیف ترین قشر اجتماعی تصمیم نمی گیرند .با اندکی مقایسه شاید ابعاد موضوع روشن تر شود :

حداقل دستمزد کارگران در سال جاری را اگر با دلار ۱۶ هزار تومان محاسبه کنیم میشود به عبارتی ۱۱۲ دلار یعنی ساعتی حدود ۶۳ سنت این در حالی است که حداقل دستمزد ساعتی درچین 3.3 دلار در ترکیه ۵.۹ دلار , آلمان ۱۰.۶ دلارو در امریکا 23.38 است. همان گونه که همه می دانیم دستمزد ها در کشور به ریال است و مخارج به دلار.

مثلا برای قیمت بنزین نرخ جهانی را در نظر میگیرند و برای دستمزد کارگران, نرخ تورم منتشر شده بانک مرکزی هم که میبایست طبق قانون برای افزایش میزان دستمزد مورد استفاده قرار بگیرد , اعمال نمیشود. آنچه در نگاه اول به چشم می آید اینست که سرمایه داری لجام گسیخته , کشور را در حال بلعیدن است و طبقات اجتماعی پایین جامعه , در حال از بین رفتن اند و ادراک عمومی بدین سو است که دولت صرفا ناظر و یا حتی شریک جرم است.

اما در آن سوی ماجرا بیمه و مالیات و عوارض سنگین کمر بسیاری از کارفرمایان و کارآفرینان را خرد کرده و به مرز ورشکستگی ویا ورشکسنگی کامل کشانده است. آنچه که کارگران از دولت انتطار دارند اینست که حد اقل دولت از حقوقش به نفع کارگران کوتاه بیاید .با کم کردن سهم دولت و بخشش آن به نفع کارگران می تواند بخشی از مصایب کارگران را کاهش داد .

طبق قانون در هر حقوقی که کارفرما میدهد ۳۰درصد، حق بیمه کسر میشود که ۲۳ درصد آن را کارفرما میدهد و ۷درصد آن را کارگر پرداخت میکند و علاوه بر این بیمه در هر قراداد اجرایی ۱۶.۶۷ درصد از کل مبلغ قرارداد را دریافت میکند . همانطور که میبینید , بیمه و مالیات و عوارض سنگین بر صاحبان کسب و کارها تحمیل میشود ولی عملا خدماتی داده نمیشود .

متولی اصلی امور کارگران در کشور سازمان تامین اجتماعی است و می بایست با دریافتی هایی که از کارگران و کارفرمایان دارد خدمات اجتماعی برای آنان ارائه کند. خدماتی شامل بهداشت، درمان، مسکن و همچنین خدمات بازنشستگی و حتی خدمات گردشگری برای افراد تحت پوشش خود .اما عملا تنها به خدمات بیمه درمانی و مستمری بازنشستگی می پردازد و کارگران عادی از سایر مزایای عضویت در این سازمان عریض و طویل و کارتل های اقتصادی آن بهره ای نمی برند .

اما بهره اصلی را چه کسانی می برند ؟ کافی است اسامی اعضای هیات مدیره ومدیران ارشد سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی و کارتل اقتصادی شستا و هلدینگ و شرکت های ریز و درشت را طی سالیان اخیر ملاحظه بفرمایید . بسیاری از آقا ها و آقازاده ها و شخصیت های سیاسی و حزبی و ... را میبینید که با پول کارگران به امور آقایی خود مشغول بوده اند و با حق السهم کارگران زندگی کرده اند . البته این نکته را در نظر داشته باشید که تامین اجتماعی معمولا حیاط خلوت دولت ها برای اقربا بوده است و از این بابت فرقی میان دولت ها نیست .

بررسی جامعه شناختی آبان 98 این نکته را مشخص میکند که , میزان احساس و ادراک محرومیت و تبعیض (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی) در اقشار فرودست جامعه بسیار بالا است . در جامعه هر چه میزان محرومیت و احساس تبعیض و بی عدالتی در افراد بیشتر می شود میزان پتانسیل اعتراض سیاسی آنان هم افزایش می یابد. همچنین هر چه میزان رضایت از زندگی افراد کاهش می یابد میزان پتانسیل اعتراض سیاسی آنان افزایش می یابد.

افزایش نامعقول نرخ دستمزد کارگران در سال 99 شروع یک بازی خطرناک است .حاکمیتی که دشمنان بیرونی دارد اگر بخواهد ماندگار باشد میبایست با مهم ترین اقشار اجتماعی بازی نکند . به گمانم مسؤولان کشور اینگونه متصورند که شورش آبان98 سوء تفاهمی بوده که رفع شده است!

 

لینک مقاله در بولتن نیوز 

۰ نظر ۲۴ فروردين ۹۹ ، ۰۰:۰۸
محمد پور خوش سعادت
۰ نظر ۰۹ مرداد ۹۷ ، ۰۰:۰۹
محمد پور خوش سعادت
۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۷
محمد پور خوش سعادت
۰ نظر ۰۸ مرداد ۹۷ ، ۱۷:۳۰
محمد پور خوش سعادت

لینک دانلود از : 


۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۳:۵۹
محمد پور خوش سعادت